
بروزرسانی: 27 خرداد 1404
15 مسابقه ای که عالی به نظر می رسیدند اما شکست خوردند
توسعه دهندگان صنعت بازی همیشه قصد دارند قبل از انتشار عناوین خود، با ارائه یک سری تریلر جذاب، مخاطب را هیجان زده کنند. اما این واقعیت که یک بازی در دوره قبل از عرضه عالی به نظر می رسد به معنای موفقیت و بی نقص بودن آن نیست. در سال های اخیر، عناوین زیادی وجود داشته اند که پس از انتشار، پتانسیل بالایی از خود نشان دادند، اما محصول نهایی آنها بسیار ناامید کننده بود. به همین دلیل در این متن از ویجایاتو به معرفی 15 بازی می پردازیم که در ابتدا عالی به نظر می رسیدند اما در نهایت شکست خوردند. با ما همراه باشید.
حافظه پنهان

عنوان Lair بدون شک به عنوان یکی از تلخ ترین شکست های تاریخ صنعت بازی شناخته می شود. تاریخچه چشمگیر Factor 5 و دموی های امیدوارکننده قبل از انتشار، Lair را به موفقیت اولیه در پلی استیشن 3 تبدیل کرد. اما زمانی که این بازی منتشر شد، به طرز بدی شکست خورد، زیرا مشکلات کنترل حرکتی آزاردهنده و آزاردهنده باعث آزار و خشم مخاطبان شد. حتی اکنون، نزدیک به دو دهه بعد، درک شکست لیر دشوار است.
Battleborn

صادقانه بگویم، اگر عناصر تیراندازی قوی و چند شخصیت خوب و بامزه نبود، Battleborn غیرقابل تماشا بود. در نهایت، این بازی قربانی مشکلات زیادی شد (که دلیل اصلی شکست بسیاری از شوترهای قهرمان است) که آن را به یک تجربه چند نفره غیر جالب تبدیل کرد. این وضعیت زمانی تشدید شد که Overwatch تنها چند هفته پس از عرضه Battleborn به بازار آمد و صنعت بازی را متحول کرد. با تمام این مشکلات، عنوان شوتر Gearbox نتوانست جایی در صنعت بازی و در بین مخاطبان پیدا کند.
یک مبارز داخل

روی کاغذ، یک بازی مبارزه ای AAA که از حرکات تمام بدن برای کنترل شخصیت های خود استفاده می کند ایده جذابی است. اما این واقعیت که Fighter Inside فقط بر اساس Xbox Kinect ساخته شده بود، آن را به یک فاجعه بزرگ تبدیل کرد. عنوان مبارزه ای یوبی سافت بدون شک یکی از بدترین بازی های این سبک است و انحصار Kinect آن به وضوح نشان می دهد که چقدر غیر قابل بازی است.
3 نینجا گایدن

پس از دو عنوان موفق و تاثیرگذار در سری ریبوت Ninja Gaiden، استودیو Team Ninja فرمول موفقیت را در دست دارد. اما زمانی که Ninja Gaiden 3 منتشر شد، بسیاری از آثار شکل خطی به خود گرفتند و می خواستند انتظارات مخاطبان را برآورده کنند. پس از دو بازی اول با نبردهای شدید و چالش های بسیار سخت، عنوان سوم مکانیک های ناپایدار و کم عمقی را ارائه کرد که به هیچ وجه طرفداران را خشنود نکرد.
روز قبل

این عنوان بدون شک یکی از عجیب ترین عرضه های چند سال اخیر در صنعت بازی است. برای سال ها، Fntastic بازی The Day Before را شبیه به یک تیرانداز دنیای باز AAA بسیار عجیب می کرد، اما در نهایت، نه تنها عنوان آن هیچ شباهتی به پیش نمایش ها نداشت، بلکه حتی نتوانستیم آن را به درستی تجربه کنیم. حتی قبل از انتشار آن، شک و تردیدهای زیادی در مورد بازی وجود داشت و بسیاری از طرفداران پیش بینی می کردند که این بازی شکست خواهد خورد.
تنها در تاریکی

ما در حال حاضر در دوران طلایی وحشت بقا هستیم، بنابراین وقتی THQ Nordic و Pieces Interactive نسخه بازسازی شده Alone in the Dark را که شبیه بازسازی Resident Evil بود، اعلام کردند، دلایل زیادی برای خوش بینی وجود داشت. متأسفانه تنها در تاریکی مشخص نبود که چگونه می خواهد برای مخاطب مفید باشد. اگرچه بازی کاملا غیر قابل بازی نیست، اما بیشتر عناصر آن ناپخته و صیقل نخورده به نظر می رسند. به همین دلایل این کار اصلا با استانداردهای صنعت بازی امروزی سازگار نبود و خیلی راحت شکست خورد.
انتقام جویان مارول

یک بازی AAA از سری Avengers مطمئناً در چشم هر کسی موفق خواهد بود. زمانی که Marvel\'s Avengers به \u200b\u200bعنوان محصولی با سرویس زنده معرفی شد، بسیاری از طرفداران ناراضی بودند، اما هنوز امیدهایی وجود دارد که حداقل یک Toy Story ارزشمند ظاهر شود. حتی با وجود نقاط قوت کمپین بازی، تجربه کلی Avengers را فقط می توان شکننده توصیف کرد. مبارزات تکراری، مشکلات فنی متعدد، پیشرفت شکسته، و طراحی صحنه ای ناقص تنها برخی از مشکلات بزرگی بودند که انتقام جویان را به یک شکست تلخ تبدیل کردند.
خلأ تاریک

در دورانی که بازار با عناوین کاور شوتر الهام گرفته شده از سری Gears of War اشباع شده بود، Dark Void تغییر منحصر به فردی را در فرمول سری ارائه داد که مکانیک جلد را کاملاً بازسازی کرد. عنوان شوتر علمی تخیلی Capcom در پیش از انتشار، جالب به نظر می رسید، اما خود بازی بسیار فراموش شدنی بود. از داستان کم عمق تا کمبود محتوا، چیز خاصی در Dark Void وجود نداشت. شاید بزرگترین نقطه قوت بازی مکانیزم تیراندازی غیرتهاجمی آن باشد که به وضوح پیام کلی در مورد اکشن با کیفیت را منتقل می کند.
ردفال

بازی جهان باز با موضوع شکارچی خون آشام از سازندگان Dishonored و Prey مطمئناً طرفداران را خوشحال می کند. روی کاغذ، Redfall واقعا ایده خوبی بود، اما نتیجه نهایی شکست دیگری توسط استودیویی بود که از روند عناوین چند نفره با سرویس زنده پیروی می کرد. هیچ ابهامی در مورد Redfall وجود ندارد زیرا واقعاً بازی بدی است. استودیو Arkane نه تنها نتوانست کار خود را به درستی انجام دهد، بلکه در ارائه محتوای تجاری امروزی بسیار ضعیف ظاهر شد و تنها فاجعه بزرگی را برای مخاطبان خود رقم زد.
جمجمه و استخوان

فراموش کردن روزهای اولیه Skull And Bones، زمانی که بسیاری از طرفداران مشتاق بودند آن را امتحان کنند، سخت باشد. این بازی قرار بود عنوانی مستقل باشد که به طور انحصاری بر روی گیم پلی رزمی دریایی Assassin\'s Creed 4: Black Flag تمرکز می کرد. بدون شک این ایده بسیار جذاب بود و حتی دموهای اولیه امیدوارکننده به نظر می رسید. اما پس از چندین سال حضور در جهنم توسعه و مواجهه با ریبوت ها و تاخیرهای مکرر، این بازی در سال 2024 منتشر شد. نتیجه چیزی جز یک اثر ضعیف نبود که به سرعت فراموش شد و دیگر هیچکس به یاد نمی آورد.
Resident Evil 6

خوشبختانه اکنون با بدترین روزهای تاریخ سری Resident Evil فاصله داریم. شکی نیست که Resident Evil 6 بدترین بازی تاریخ این سری محسوب می شود. ایده ساخت یک بازی پرفروش با داستان های متقاطع که بزرگترین ستاره های سری را گرد هم می آورد ایده جالبی است، اما تمرکز این نسخه اصلی روی اکشن مشکل بزرگی ایجاد کرد و باعث سقوط آزاد آن شد. اگر کپکام می خواست این بازی را بازسازی کند، باید تغییرات اساسی در گیم پلی آن ایجاد می کرد.
جزیره مرده: Riptide

پس از نسخه اصلی Dead Island، ایده یک دنباله مستقل برای طرفداران خوشحال کننده بود، اما Dead Island: Riptide مسیر بسیار عجیبی را در پیش گرفت. این بازی یک نسخه غیرقابل توضیح بدتر از فرمول برنده بود. نبردهای آزاردهنده، مراحل خسته کننده، داستانی که ارزش پرداختن به آن را ندارد و مشکلات فنی فراوانی که باعث شکست ریپتاید شد. حتی طرفداران سرسخت جزیره مرده نیز تحمل چنین اقدام عجیب و غریبی را دشوار می دانستند.
استعداد

Knack بیشتر یک بازی آنلاین است تا یک بازی امروزی، و واضح است که قرار نبود بازی بزرگ بعدی پلی استیشن در عصر خود باشد. از همان ابتدا مشخص بود که هیچ کس امید زیادی به این موفقیت نداشت، اما برخی حداقل انتظار داشتند که Knack در اوایل زندگی پلی استیشن 4 پلتفرمر خوبی باشد. این بدان معنا نیست که Knack نقاط قوت خود را ندارد. اما در بهترین حالت می توانست آن را کاری خسته کننده و ناپخته توصیف کند.
مندجک

حتی بزرگترین منتقدان Mindjack به شما خواهند گفت که این بازی ایده های جالبی دارد، به خصوص در بخش چند نفره. خود بازی، اما زمان انتشار همه چیز را خراب کرد و به یک فاجعه بزرگ تبدیل شد. نه تنها مخاطبان با یک تقلید مسخره آمیز دیگر از Gears of War همراه بودند، بلکه کنترل های بسیار ضعیف و مشکلات فنی بی شمار بازیکنان را از خود دور کرد. اسکوئر انیکس آثار بد زیادی دارد، اما Mindjack قطعا در بین بدترین های استودیو قرار دارد.
Sonic the Hedgehog (2006)

برخی از عناوین سری سونیک به طرز باورنکردنی وحشتناکی بوده اند و عنوان ریبوت سونیک 06 با تمام مشکلات و بی رحمی هایش هنوز هم سخت است. پاس دادن به بازی کار تا حدودی غیرممکن است، زیرا از بسیاری جهات با مشکلات بزرگی مواجه می شویم. Sonic 06 در زمان خود به دلیل حضور شخصیت هایی مانند Shadow و Silver هیجان زیادی ایجاد کرد اما در نهایت شاید بتوانیم این اثر را به عنوان بدترین عنوان سری سونیک معرفی کنیم.
خب دوستان نظرتون چیه؟ چه عناوین دیگری را می توان در لیست ما گنجاند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
بیشتر بخوانید:
منبع: https://vigiato.net/p/576331